وسط جــاذبه ی این همه رنگ
نوکرت تا به ابد رنگ شماست
بی خیـال همه ی مردم شهر
دلم آقا به خدا تنگ شماست
"اللهم عجل فرجه"
وسط جــاذبه ی این همه رنگ
نوکرت تا به ابد رنگ شماست
بی خیـال همه ی مردم شهر
دلم آقا به خدا تنگ شماست
"اللهم عجل فرجه"
اومدم با بازی وینکس.
مثل دفعه ی پیش باید رو عکس کلیک کنید و زیرش هم یه توضیح دربارش نوشتم.
پازل استلا(یه راهنمایی:اگه بعضی از تیکه هاش رو پیدا نکردی پایین کادرش رو هم بگرد)
یکی از شخصیت های وینکسو انتخاب می کنی و بهش لباس می پوشونی
لباس هالوین بپوشون
یکی از شخصیت های وینکسو عروس کن
به بلوم لباس بپوشون
پازل از نوع باحال
بازم پازل
اعدادو پیدا کن
یکی از سرگرمی های من در مواقع بیکاری سرماخوردن است و فکر می کنم در یک سال ِ اخیر، شور ِ سرماخوردگی های بی موقع و بی دلیل را درآورده ام. درستش این است که آدم سالی یک بار یک سرماخوردگی ِ درست حسابی ِ پدرومادر دار بگیرد، چندتا آمپول بزند و یک هفته فقط بخوابد. سرماخوردگی های پی در پی و نصفه نیمه فایده ندارد. سرماخوردگی های معمولی مثل دروغ های کوچک می ماند که خیلی خطرناک است و تکلیف آدم را مشخص نمی کند. من فکر می کنم آدم هیچ وقت نباید برود سمت ِ دروغ های کوچک و کم اهمیت و اصلا نباید با آدم هایی که دروغ های خیلی کوچک می گویند رفاقت کرد. دروغ باید جوری باشد که دروغ بودنش معلوم شود و کاری کند که بقیه بفهمند با یک آدم ِ دروغگو طرفند و حالشان بهم بخورد و به قطع رابطه فکر کنند. اما دروغ های کوچک مثل سریال های مهران مدیری هیچ وقت تمام نمی شوند و همه اش دنباله دار می شوند، بدون اینکه کسی حواسش بهشان باشد، آرام آرام وارد زندگی می شوند و پدر ِ آدم را در می آورند.
مطالعه آنلاین - ۵۳ نکته مهم در معاملات, مسکن ,املاک, خانه ,ساختمان
نقل قول :
ملک یا خانه ایده آل برای هر کس, مسلما تعریف مخصوص به خود را دارد.دید یک مهندس ساختمان با یک زن خانه دار متفاوت است و هر دو درباره بهترین خانه, نظری کاملا جداگانه دارند,یک خانه مسکونی مطلوب هم شاخص ها و استاندارد هایی مخصوص به خود را داند که با یک ساختمان تجاری, اداری یا آموزشی کاملا فرق می کند. اکثر ما برای تشخیص دادن یک خانه خوب و خریدن آن از روش های نا مطمنی مثل حس و غریزه و خاطراتی که از خانه های مشابه داشته ایم استفاده میکنیم .کمتر به ذهنمان خطور کرده که خصوصیات مطلوب مورد نظرمان را فهرست کنیم,نظرات کارشناسان این موضوع راهم بپرسیم, به آن اضافه کنیم وبه صورت هدفمند و برنامه ریزی شده وقت بگذاریم و به دنبال خانه مسکونی یا ملک تجاری بگردیم.مسلما هیچ خانه ای رادر هیچ کجانمی توان یافت که پاسخ گویهمه نیاز های ما و واجد همه خصوصیاتی باشد که در ذهن خود داریم. به همین علت فهرست کردن این ویژگی ها و اولویت دادن به آن ها میتواند کمکزیادی در تصمیم گیری صحیح وسریع بکند.
در هنگام خرید خانه یا ملک یا ساختمان نکات بسیار مهمی وجود داردکه به برخی از آن ها به صورت تیتروار اشاره میشود:
۱- به هزینه های که ممکن است هنگام خرید وجود داشته باشد توجه داشته باشید مانند هزینه ,سند ,محضر پایان کار, مالیات, کمیسیون املاک,
2-توجه دقیق به ماده ها و تبصره های متن قرارداد و مبایعه نامه خرید.
۳-توجه به پایداری ومقاومت سازه ساختمان در برابر حوادث طبیعی.
۴-قبل ار اینکه برای بازدیدملک یا آپارتمانی بروید به تعداد واحدهای کل ساختمان توجه کنید . تعداد مطلوب ۱۵ تا ۳۰ واحد است. کمتر از این تعداد مدیریت ساختمان را سخت کرده و تعداد بیشتر باعث شلوغی طبقات و راهرو ها خواهد شد...
برای مطالعه به ادامه مطلب مراجعه نمایید...
بازگشت به صفحه اصلی وبلاگ مهندسی عمران راه و ساختمان(مهندس حسن فراهانی)
فوق العاده دانلود بفرمایید
اگر تابه حال از وبلاگ انجمن قاریان شهرستان رودسر فایلی دانلود نکرده اید پیشنهاد میکنم برای اولین بار این
قرائت بی نظیر را دانلود کنید تا با خاطره ای خوش از این وبلاگ یاد کنید
وبلاگ دستنوشتههای یک خبرنگار تصاویری از حمایتهای صورت گرفته از مقاومت سوریه در نقاط مختلف جهان را منتشر کرده است.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، وبلاگ دستنوشتههای یک خبرنگار طبق اطلاعیهای که منتشر کرده است از ایرانیان سراسر جهان خواسته تا به این نحو آمادگی خود را برای مقابله با گروههای تروریستی سوریه و دفاع از حرم حضرت زینب (س) اعلام کنند:
لبیک یا زینب (ع) ...
صدای لبیک یا زینب (س) از همه جای دنیا به گوش میرسد
مدافعین عمه سادات، از همه جای دنیا پرچمهای عاشورایی خود را به اهتزاز در آوردهاند
و این راه ادامه دارد...
و لبیک حقیقی به امام زمانمان نزدیک است
انشاءالله
قبل از ازدواج
پسر: بالاخره موقعش شد. خیلی انتظار کشیدم.
دختر: میخوای از پیشت برم؟
پسر: حتی فکرشم نکن!
دختر: دوسم داری؟
پسر: البته! هر روز بیشتر از دیروز!
دختر: تا حالا بهم خیانت کردی؟
پسر: نه! برای چی میپرسی؟
دختر: منو میبوسی؟
پسر: معلومه! هر موقع که بتونم.
دختر: منو میزنی؟
پسر: دیوونه شدی؟ من همچین آدمیام؟!
دختر: میتونم بهت اعتماد کنم؟!
پسر: بله.
دختر: عزیزم!
بعد از ازدواج
کاری نداره! متن رو از پایین به بالا بخون !
به اطلاع میرساند فردا ساعت ۱۰ صبح جلسه دفاع خانم راضیه ابراهیمی در دانشکده علوم پایه برگذار میگردد.
ایشالا روزی خودتون باشه.
توضیحات بازی: همانند نسخه های قبلی، این بازی دوباره یک شبیه ساز جنگ است که بازیکنان در آن خود را پشت سنگرهای مختلف یا وسایل نقلیه نظامی می بینند. به نظر می رسد که ARMA III یکی از واقعی ترین عنوان هایی باشد که این سری به خودش دیده است. در ARMA III انیمیشن ها به شکل بهتری طراحی شده اند و حرکت سربازها بهتر به نظر می رسد. البته این بازی درباره گرافیک نیست. این بازی یک فضاسازی خوب را هم پیش روی شما قرار می دهد. اگر در یک وسیله نقلیه باشید، می توانید نور خورشید را ببینید که در بالای سر شما می تابد و یا اگر در یک هلکوپتر باشید، می توانید محیط های بزرگ بازی را که در پایین پای شما قرار دارند.
حتی می توانید خلبان یک هلیکوپتر یا یک زیردریایی باشید. ستودیوی بازیسازیBohemia Interactive در این بازی قصد دارد یک Interface بسیار تمیز را پیش روی بازیکنان قرار دهد که هوش مصنوعی قوی در پشت آن قرار گرفته و می تواند یک تجربه فوق العاده را به همراه داشته باشد.
ئهفسانه سروش ــ مههاباد
دەتەوێ بمدۆزیتەوە؟
قرار شد که شما بی قرار هم باشید
جهان دچار شما شد دچار هم باشید
تمام عمر دمادم کنار هم باشید* و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید
دعای من همه این بوده تا به هم برسید
که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید
نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم
خدا نکرده اگر زخم بود مرهم همجهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت
بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت....
دلم سفر می خواهــــد ...
نه برای رسيدن به جایی ....
فقط دلتنگ رفتنم ...
کـــــــــارم
از یکی بود و یکی نبود گذشت
سهم من همیشه این بود :
یکی بود یکی نابود
می نشینم کنار پنجره و نگاهت را نگاه می کنم که چقدر ارامی حتی در این پاییز تو همچنان سبزی و من هرروز قرمز تر از سیب سرخ قلبت، نمی دانم چه کنم ولی تو را خوب می فهمم و اندازه را هروز وجب به وجب کوتاه تر میکنم تا بتوانی رد شوی بیایی بخواهی می دانم هرگز همان طور که من تورا خواستم مرا نمی خواهی اما همین برای من بسه که اندکی از فکرت خاطراتت برای من باشد تنها برای من
باش
با دست خودت چه کار کردی شاعر؟
مشهور شدی که کوه دردی شاعر
در دست چپ تو حلقه ای می بینم
الحق و والنصاف که مردی شاعر
اولاااااا نه اون اولی ک هیچکیو جز
خودم دوس نداشتم.هعییییی
دلم اندازه تمووووووووم حرفایی
ک تو این قلبه نفله ی پوسیدم موندو
نگفتم گررررفتتته
چند وقتی وبلاگ اپ نمیشه ،نظرا تایید نمیشه،ولی سعی میکنیم هر چه زود تر برگردیم .
ببخشید که سر نمیزنیم :) .
موناااااااااا
از امروز هفته ای یبار مییام و مینویسم
فقط توروخداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
تورو خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
نظر بدید
شبکه انگلیسی بی بی سی فارسی در پی شکست در جذب مخاطب، بارها دست به اعمالی زده که غالبا باعث ایجاد رسوایی برای این شبکه شده است.
چندی پیش، این شبکه دولتی، برای جبران عدم همراهی و مشارکت مردم در برنامههایش، در سناریویی غیرحرفه ای به پخش تماس هایی از پیش ضبط شده به جای تماس های زنده روی آورد که این سناریو به “اتاق فرمان مشترک بی بی سی و صدای آمریکا” معروف شد.
در آخرین مورد از این رسوایی ها، شبکه بی بی سی فارسی برای جبران عدم همراهی و مشارکت مردم در برنامههایش، اینبار در سناریو جدید خود به پخش تماسی از سال های گذشته در برنامه “مخاطب محور” نوبت شما روی آورده است.
ماجرا از این قرار است که همزمان با گرامیداشت هفته دفاع مقدس، شبکه بی بی سی همگام با سایر رسانه های ضد انقلاب، ازچند روز قبل از آغاز هفته دفاع مقدس این حادثه مهم را بایکوت خبری کرد. این شبکه طی اقدامی شیطنت آمیز، در آستانه هفته دفاع مقدس، سوژه “عملکرد” سپاه را در دستور کار قرار داد.
در میان تماس هایی که در راستای سیاست های بی بی سی انگیس در برنامه نوبت شما ( تاریخ 92/6/27 ) پخش شد، شخصی با عنوان “علی از تهران” در برنامه صحبت کرد که سعی داشت عملکرد سپاه را زیر سوال ببرد.
اما با توجه به سابقه منفی شبکه بی بی سی در ادعای “مخاطب محوری” و همچنین کم بودن تعداد برنامه های نوبت شما با این موضوع، به نظر می رسید مراجعه به آرشیو این برنامه که در رابطه با سپاه پخش شده است به جای تامل برانگیزی ختم خواهد شد.
بررسی برنامه نوبت شما در تاریخ 88/3/15 رسوایی دیگری را برای این شبکه به بار آورد. صدا و مطالب مطرح شده از سوی یک نفر در آن تاریخ، این بار در برنامه نوبت شما مورخ 92/6/27 با عنوان حسین از تهران مورد استفاده قرار گرفت و پخش شد.
گفتنی است با اینکه ژست بیطرفی این شبکه انگلیسی همیشه اقتضاء می کند که به ظاهر دو طرف موافق و مخالف نظام را در برنامه اش شرکت دهد این بار برای رسیدن حتمی به مقصودش( تحت الشعاع قرار دادن هفته دفاع مقدس)، حتی صدای یک به ظاهر موافق نظام در نوبت شما شنیده نشد.
میخواهم از رسم آدم هایش برایت بگویم...مثـل همیشه.
اینجا اگر عاشق شده باشی،نباید به هیچکس بگویی
چون اینجا عاشق شدن جرم است
اینجا هروقت از کار یا حرفِ انسان ها دلگیـر شدی نباید بروز دهی
چون این تو هستی که میشوی یک انسان کینـه ای
اینجا از زخم هایت نباید برای کسی بگویی
چون میفهمنـد دردت از کجاست...دقیقا آنجا را نشانه میگیرند برای عذاب دادنـت
اینجا نباید از شادی هایـت برای کسی بگویی
چون حسادتِ انسان ها میشود،دلیل از دست رفتـن شادی هایت
اینجا هروقـت دلتنگ شدی،نباید برای کسی از دلتنگی هایت تعریـف کنی
چون اینجا هیچکس حوصله ی شنیدن دلتنگی هایت را ندارد
اینجا زمین است
و تو همّیشه باید سکوت کنی
ورود شما را به دانشگاه سید جمال الدین گرامی می داریم.
گفتم: کجاست ليلي؟ مشغول دلربايي؟
گفتا: شده ستاره در فيلم سينمايي
گفتم: بگو، ز خالش، آن خال آتش افروز؟
گفتا: عمل نموده، ديروز يا پريروز
گفتم: بگو ز مويش، گفتا که مش نموده
گفتم: بگو، ز يارش، گفتا ولش نموده8ـ6ـ شرايط بهداشتي بخش ها
1ـ8ـ6ـ كف كليه قسمت ها بايستي سالم ، قابل شستشو و غيرقابل نفوذ به آب و بدون ترك خوردگي باشد .
تبصره : محل اتصال ديوار و كف بصورت بدون زاويه بوده تا نظافت براحتي انجام پذيرد .
2ـ8ـ6ـ ديوار كليه قسمت ها بايستي سالم ، فاقد شكستگي و ترك خوردگي ، تميز و به رنگ روشن بوده و تا ارتفاع حداقل 8/1 متر قابل شستشو باشد .
3ـ8ـ6ـ سقف در کلیه قسمتها بایستی سالم ، صاف بدون ترک خوردگی و به رنگ روشن رنگ آمیزی شده و همیشه تمیز باشد.
روزجمعه 5 مهرماه مجمع پیشکسوتان جهاد و شهادت لشگرده سیدالشهداء(ع) با حضور فرماندهان ورزمندگان این لشگردر گلزار شهدای امام زاده علی اکبر(ع) چیذر برگزار گردید.بعد از تلاوت کلام الله مجید و شعر خوانی توسط برادر زکی خانی از رزمندگان قدیمی لشگر، حجه الاسلام شیخ علی ثمری به ایراد سخن پرداخت وبا خواندن این آیه از کلام الله مجید: من المومنین رجال صدقو ما عاهد الله علیه ....تاکید کرد که دوری و فاصله گرفتن از خط شهدا و آرمان های آنها موجب میشود که نام ما از دفتر مجاهدان حذف شود و صرف شرکت در جهاد مصونیت نمی آورد....در این جلسه که با حضور پدر شهیدان موحد دانش همراه بود برادر حاج محمد فلکی از پیشکسوتان لشگرده سیدالشهداء(ع) و فرمانده تیپ نینوا در دفاع مقدس ازدلایل تشکیل این مجمع سخن گفت و ضمن معرفی 15 نفر از پیشکسوتان لشگر10 به عنوان هیئت مدیره مجمع پیشکسوتان خبر داد و در پایان سردار افروز جانشین بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت سپاه به ایراد سخن پرداخت و ضمن دعوت از همه رزمندگان لشگر10 برای حضور فعال در بسج پیشکسوتان جهاد و شهادت بر نظر خاص مقام معظم رهبری امام خامنه ای به این تشکل تاکید کرد..در پایان این جلسه که با نماز مغرب و عشا همراه بود پیشکسوتان با حضور بر مزار شهدا در امام زاده علی اکبر(ع) چیذر یاد و خاطره شهدا را گرامی داشتند.
تصاویر این جلسه را در ادامه مطلب ببینید
قابل توجه کلیه دانشجویان
دانشجویانی که بر خلاف مقررات بیش از یک عنوان درسی از گروه معارف را انتخاب نموده اند ٬ دروس مازاد از گروه معارف بصورت سیستمی از انتخاب واحد ایشان حذف گردیده است. لذا لازم است دانشجویان مذکور انتخاب واحد خویش را مجددا بررسی و کنترل نمایند.
شهیدی که به درخواست مادرش در قبر چشمانش را باز کرد شهیدی که به درخواست مادرش در قبر چشمانش را باز کرد . شهید حاج علی اکبر صادقی که پیک لشکر ۲۷ محمد رسول ال... بود . مادر شهید چنین می گوید هنگامی که فرزندم را درقبر گذاشتند او را به علی اکبر امام حسین (ع ) قسم دادم و گفتم پسرم چشمانت را باز کن تا یک بار دیگر تو را ببینم . آنگاه چشمانش را باز کرد . علی اکبر صادقی ولادت:1341/1/14 سمت:پیک لشکر 27 محمد رسول الله(ص) شهادت:1376/3/9چند تا خاطره از شهید صادقی:علی اکبر و تویوتا با حاج اکبر رفتیم منطقه.یک تویوتای صفر دادن به من که روزی دو سه بار می رفتم خط و بر می گشتم.یکبار توی راه حاج اکبر و دیدم.یک سر بالایی بود.تویوتا را گذاشتم پایین و پیاده رفتم بالا.بعد از حال و احوال کردن گفت:با چی اومدی؟گفتم:با ماشین!گفت:چرا نیاوردیش بالا؟گفتم:خراب میشه!یک تویوتای کالسکه ای پشت چادر داشت،نشونم داد و گفت:این ماشینه نه ماشین تو.گفتم:این ماشین به درد نمیخوره.ماشین من حرف نداره............... گذشت تا روزی که مجروح شد و من برای عیادت او به بیمارستان رفتم،تا دیدمش گفتم:دیدی ماشینت به درد نمیخوره!چیکارت کرد!بهت وفا نکرد.در زمان شاه یکبار علی اکبر را به جرم مبارزه علیه رژیم گرفتند.وقتی رفتند کلانتری یکی از پاسبانها سیلی محکمی به او زد.گذشت تا اینکه بعد از انقلاب همان کلانتری به دست ما افتاد.یکبار وقتی حاج اکبر رفته بود تا به پاسبانهایی که زندانی بودند غذا بدهد،همان پاسبانی را که به او سیلی زده بود را دید و به رییس کلانتری گفت:من می خواهم سیلی زده شده را بزنم.خلاصه بعد از کلی بالا و پایین شدن،قبول کردند که این کار را انجام بدهند.پاسبان را آوردند.حاج اکبر دستش را بالا برد که بزند تو گوش پاسبان. ناگهان گفت:((آقای پاسبان!در عفو لذتی است که در انتقام نیست. ))و از سیلی زدن صرفنظر کرد.چشمان علی اکبر روز تشیع جنازه رفتم داخل قبر.هیچ کس دیگری نبود،سرم را بردم نزیک صورت او،گفتم:خدایا،شنیده ام که حضرت علی اکبر(ع) امام حسین(ع) داماد بوده و یا در روایتی نیز آمده که حضرت علی اکبر(ع) فرزند هم داشته است. بهر حال خداوند را قسم دادم به حضرت علی اکبر(ع) جوان امام حسین(ع) گفتم: خدایا!چشما ن علی اکبر من در شب دامادی اش خیلی زیبا بود.دوست دارم آن چشمان را یکبار دیگر برای آخرین بار ببینم.در همین حال و هوا بودم که ناگهان دیدم فضای داخل قبر روشن و نورانی شد،آنجا دقیقا آیینه کاری شده بود............. و چشمان علی اکبر من باز شد با همان زیبایی که در شب دامادی بود.در حال خودم نبودم خدا را شکر کردم که آخرین خواسته ام را بر آورده کرد.آرام از داخل قبر بیرون آمدم،بدون اینکه به کسی حرفی زده باشم،به داخل یک گوشه ای رفتم،هیچکس نفهمید داخل قبر چه اتفاقی افتاد.این عکسهایی هم که گرفته شده،بعد از بیرون آمدن من بوده که چشمان علی اکبرم در حال بسته شدن بود.این ماجرا را تا چند سال پیش هم کسی نمی دانست.
شهيد علي اكبر صادقي
تعداد صفحات : 3